در گاه شماري مازندارني که به نام «فرس قديم» شناخته ميشود، سال ۳۶۵ روز دارد و دوازده ماه که هر ماه ۳۰ روز است و ۵ روز به نام «پنجک» يا «پتک» اين سال، ۶ ساعت و کسري کمتر از ۱ سال خورشيدي دارد و از اين رو ماههاي آن گردان است و جاي هر ماهش با گذشت ۱۲۸ سال يک ماه پيشتر مي افتد.
مازیار
مازیار از شاهزادگان جنوب شرقی طبرستان بود. وی در خاندانی سلطنتی به نام قارنوندیان متولد شد. پدربزرگ وی «وندادهرمز» نیز در دوران پادشاهی خود قیامی ضدعربی را تدارک دادهبود ولی قارن دوم «پدر مازیار بود و فرزند وندادهرمز» رابطه خویش با مامون عباسی را سیقل داد و در نزد او محبوب گشت ولی عمر درازی نداشت و مدت کوتاهی حکومت نمود.
پس از مرگ قارن حکومت میبایست به مازیار ، که فرزند نخست بود میرسید ، ولی برادر قارن با مازیار مخالفت نمود و قدرت را بدست گرفت. مازیار که نمیخواست حکومت را از دست دهد ، نزد مامون رفت و در آنجا اعلام کرد که مسلمان گشتهاست سپس مامون نام محمد را برای او برگزید. مامون مازیار (که محمد نامیده شده بود) را ، مامور اداره سرازمین کوهستانی طبرستان کرد و شخصی به نام موسی بن حفص را والی دشتهای طبرستان گرداند.
آرش کمانگیر
'''آرَشِ کَمانگیر''' نام یکی از اسطورههای کهن زرتشتی و همچنین نام شخصیت اصلی این اسطورهاست که طبق روایات از مردم طبرستان و یکی از دو شهر آمل یا ساری بودهاست.
اسطوره آرش کمانگیر از داستانهایی است که در اوستا آمده و در شاهنامه از آرش در سه جا با افتخار نام برده شده ولی داستان آرش در شاهنامه نیامدهاست. در کتابهای پهلوی و نیز در کتابهای تاریخ دوران اسلامی به آن اشاراتی شدهاست. "ابوریحان بیرونی"، در کتاب خود به نام «آثارالباقیه» به هنگام توصیف «جشن تیرگان»، داستان آرش را بازگو میکند و ریشه این جشن را از روز حماسه آفرینی آرش میداند. در اوستا آرش را '''اِرِخشه''' خواندهاند و معنایش را نیز کسانی معناهایی کردهاند: ''از آن دسته «تابان و درخشنده»، «دارنده ساعد نیرومند» و «خداوند تیر شتابان»''. در اوستا بهترین تیرانداز ارخش نامیده شدهاست که گمان بر این است که همان آرش باشد. بعضی معنی آرش را درخشان دانستهاند. و برخی معتقدند که منظور از آرش، حاکم پارتی گرگان بوده که به زور تیر و کمان دشمن را (به احتمال زیاد سکاها را) از مرز ایران دور کردهاست.
اسطوره آرش کمانگیر از داستانهایی است که در اوستا آمده و در شاهنامه از آرش در سه جا با افتخار نام برده شده ولی داستان آرش در شاهنامه نیامدهاست. در کتابهای پهلوی و نیز در کتابهای تاریخ دوران اسلامی به آن اشاراتی شدهاست. "ابوریحان بیرونی"، در کتاب خود به نام «آثارالباقیه» به هنگام توصیف «جشن تیرگان»، داستان آرش را بازگو میکند و ریشه این جشن را از روز حماسه آفرینی آرش میداند. در اوستا آرش را '''اِرِخشه''' خواندهاند و معنایش را نیز کسانی معناهایی کردهاند: ''از آن دسته «تابان و درخشنده»، «دارنده ساعد نیرومند» و «خداوند تیر شتابان»''. در اوستا بهترین تیرانداز ارخش نامیده شدهاست که گمان بر این است که همان آرش باشد. بعضی معنی آرش را درخشان دانستهاند. و برخی معتقدند که منظور از آرش، حاکم پارتی گرگان بوده که به زور تیر و کمان دشمن را (به احتمال زیاد سکاها را) از مرز ایران دور کردهاست.
جشن تیرگان
جشن تیرگان در تیر روز از تیرماه برابر با ۱۰ تیر در گاهشمار خورشیدی (برابر با ۱۳ تیر ماه گاهشمار زرتشتیان ایران باستان) برگزار میشود. این جشن درگرامی داشت تیشتر (ستارهٔ باران آور در فرهنگ ایرانی) است و بنا به سنت در روز تیر (روز سیزدهم) از ماه تیر انجام میپذیرد. در تواریخ سنتی تیرگان روز کمانکشیدن آرش کمانگیر و پرتاب تیر از فراز البرز است. همچنین جشن تیرگان به روایت ابوریحان بیرونی در آثارالباقیه، روز بزرگداشت مقام نویسندگان در ایران باستان بودهاست. (آثارالباقیه، فصل نهم، بخش عید تیرگان).
گاو بومی مازندران
در ایران گاو بومی مازندران و گیلان به گاو جنگلی موسوم است و با دیگر نژادهای گاو بومی در کشور تفاوت دارد،مثلاٌ ، هم گاو نر و هم گاو ماده شاخ دارند .
در جنس نر کوهانی بر جسته روی شانه ها به چشم می خورد و اختلافی فاحش و غیر عادی به لحاظ وزن و قد بین نر و ماده وجود دارد .
تا چند دهه پیش از این، چرم، لبنیات و گوشت مصرفی مردم در مازندران و گیلان در بخشی عمده از همین گاو بومی تامین می شده و تقریباٌ تمامی اهالی روستا و بسیاری از خانواده های شهری در این دو استان این حیوان اهلی را در محل مسکونی و معمولاٌ با چارپایان دیگر در طویله ها نگه می داشتند جایی که لانه مرغ و ماکیان نیزدر اطراف آن بود. به این ترتیب هر خانوار سعی در خودکفایی خود داشته است .
آن ها که متعلق به یک یا دو نسل پیش از این اند در شهر های گیلان و مازندران ، گاو های رها شده در کوچه پس کوچه را که به آزادی پرسه می زدند و از درون زباله ها در جست و جوی غذا بوده اند به خاطر می آورند .
مردم معمولاٌ از این گاوهای ریزنقش و کوچک اندام هراسی به دل راه نمی دادند و از حضور آن ها در محل رفت و آمد خود تعجب نمی کردند . ماده گاوها هر صبح پس از دوشیدن شیر بتوسط صاحبان خود به بیرون از خانه هدایت می شدند و هنگام غروب مطابق عادتی که داشتند به منزل و نزد صاحبان خود باز می گشتند.
تمیشه
تمیشَه ، شهری قدیمی در مشرق طبرستان قدیم . این شهر در مرز شرقی طبرستان و سرحد گرگان ، در شانزده فرسخی مشرق شهر ساری واقع بوده است . نام آن در منابع سده های اولیة اسلامی به صورت طَمیس (ابن خرداذبه)، طَمیسه (بلاذری)، طمیش (ابن فقیه )، طَمیشه (اصطخری)، طمیسة و تمیشة (مقدسی) آمده است . ضبط تمیشه نیز در منابع قدیم فارسی به کار رفته است ( حدودالعالم ؛ فردوسی؛ ابن اسفندیار).
سلسله پادوسبانیان
بادوسپانیان (پادوسپانیان / بادوسبانیان) ، خاندانی ایرانی که به زعم بعضی از مورّخان از قرن اول تا یازدهم هجری در ناحیة رویان ، که بعدها رستمدار خوانده شد، حکومت کرده اند. این نام از کلمة پهلوی «پات کوسپان » مرکب از«پات کوس » به معنی سرزمین و پسوند «پان » (= «بان » در فارسیِ امروزی ) به معنی دارنده و نگاهبان است . تئوفیلاکتوس ، مورّخِ روم شرقی قرن هفتم میلادی ، آن را به «کلیماتارکس » (حاکم ) ترجمه کرده است (نولدکه ، ص 152، پاورقی ؛ یوستی ، ص 245). مملکت ایران در زمان ساسانیان گاهی به چهارناحیه (از روی چهار جهت اصلی ) تقسیم می شده است که در رأس هر کدام یک «پات کوسپان » یا «پاذوسپان » قرار داشته است . به گفتة تومااَرتسرونی ، مورّخِ ارمنی ، فرستادگان خلیفه (به ارمنستان ) «پات گوسپان » خوانده می شدند (یوستی ، همانجا). به گفتة طبری ، در 21، که مسلمانان به اصفهان حمله کردند، نام «مَلِکِ اصفهان » «فاذوسفان » بود؛ اما گویا فاذوسفان در اینجا عنوان بوده است نه نام ، مانند کلمة «اُسْتَندار» که باز به همین مناسبت در طبری مذکور است (سلسلة اوّل ، ص 2638ـ 2639). به عقیدة مارکوارت (ص 30) این شخص شاید فاذوسفانِ «نیمروز» بوده است .
ورزا جنگ
وَرزا جَنگ، جنگی است که در شمال ایران بین گاوهای نر سازمان داده میشود. این مراسم هم اکنون تنها در استانهای گیلان و مازندران اجرا میشود. اما درگذشته، این مراسم در همه ایران معمول بود و بخشی از سرگرمیهای جشنهای محلی را در کنار سایر بازیهایی که از قرار دادن حیوانات علیه یکدیگر، از جمله قوچ، بوفالو، شتر، سگهای نگهبان، خرس و... استفاده میکردند تشکیل میداد.
اشتراک در:
پستها (Atom)