تاریخچه تآتر در ساری

در باب اینکه نخستین نمایش در ساری چه زمانی و به چه کیفیتی انجام شده، اطلاعاتی وجود ندارد. به نقلی در سال 1319 هجری قمری '''ظهیرالدوله'''، که وزیر تشریفات سلطنتی و همچنین دارای سمت والی مازندران بود، شخصی به نام '''حکیم الهی''' را مأمور کرد که در سبزه میدان تآتری اجرا نماید.
بعدها در دهه 1300هجری شمسی '''یدالله مایل تویسرکانی''' وزیر فرهنگ مازندران، نمایشنامه‌های بسیاری از نمایشنامه‌نویسان روس و اروپایی مانند '''مولیر''' را در مدرسه‌ای به نمایش درآورد و گاهی از این نمایش‌ها در راستای القاء تفکرات خود نیز استفاده می‌نمود و بازیگران این تآترها نیز دانش‌آموزان و یا بازاریان مشتاق بودند و خود ییدالله مایل نیز برای بها بخشیدن و اعتباردادن به تآتر گاهی ایفای نقش می‌نمود. این گروه پس از مدتی به خاطر مسائل سیاسی ازبین رفت.
پس از آن نیز گروه‌هایی تآتری به رهبری افرادی چون ''ستوان ایرانلو''، ''خدابنده لو ''، ''خیرخواه''، ''محمد باقر خاوری''، ''اتومیان''، ''ملک الکتابی''و... در شهر راه انداخته شدند.
از نمایشنامه‌نویسان بزرگ که در این شهر به فعالیت پرداختند میتوان به لادبن(قاسم رحیمیان) و عمادالدین رام بودند
بیشتر گروه‌های تآتری پیش از انقلاب 57 دارای بازیگرانی از دو دسته‌ی معلمین و دانش‌آموزان و یا سربازان پادگان ساری بود و اغلب این تاترها در مدارس به روی صحنه می‌رفتند.

ارنگ مرنگ


أرِنگ مَرِنگ ، از انواع بازی‌های بومی پسرانه در مازندران باستان بوده‌است. بازی‌كنان برای بازی از نوعی شال به نام دِرنه استفاده می‌كنند. روش بازی به این صورت است كه بازیكنان در دو صف با فاصله‌ی ده تا بیست متر قرار می‌گیرند از هر دسته نماینده‌ای انتخاب شده وارد میدان می‌شود با قرعه‌كشی و یا با توافق طرفین، گروهی حاكم و گروهی محكوم نام می گیرند. شال در دست نماینده‌ی گره حاكم است گروه حاكم از پیش، اسب یكی از افراد محل را كه دارای ویژگی خاصی از جهت رنگ با جثه و دیگر صفات است در نظر گرفته به طرح سوال می پردازد و قرار را بر این می گذارد كه گروه محكوم پنج بارحق جواب دادن داشته باشد. اگر جواب درست باشد، برنده شده و میدان داری به آن‌ها می رسد.

مسجد جامع بابل


هنگامی که از مراکزمذهبی سخن می گويیم ذهن‌ما متوجه به مقابر و زیارتگاه‌ها ومساجد می‌شود.  تقریبا در هر مرحله از مناطق شهری یا روستایی یک مسجد در بسیاری از روستاها تکیه وسقارخانه ها وجود دارد. عمده ترین دلیل این موضوع آن است که شیعیان ایران توجه و اراده خاصی به ائمه اطهار و فرزندان ایشان داشته و دارند.
تکیه ومساجد شهرها و روستاها بیشترین آثار برجای مانده ازمعماری دوران اسلامی هستند و به علت توجه مردم و تقدسی این بناها ازآسیب های جوی در امان مانده اند و هر بار مردم مشتاقانه برای مرمت و بازسازی آن می کوشند.
مساجد از اماکن مذهبی هستند که تاریخ آغاز بنای آنها را مربوط به پذیرش تشیع وعمومی شدن آن در بین ایرانیان می دانند. اولین مسجد در زمان پیامبراکرم(ص) در شهر مدینه و بدست انصار ساخته شد.این مسجد به شکل مربع و مصالح آن از خشت و سنگ لاشه بود؛ حتی سر بنای آن و ستون‌های آن از درخت نخل بود.

حمله‌ی تیمورلنگ به تبرستان

پرونده:Amir Temur.jpg
مجسمه تیمور در ازبکستان
سرزمین مازندران در اواخر قرن هشتم ه.ق تازه از ظلم و جور حکام و خوانین محلی رهایی پیدا کرده و مردم آن در سلک مریدان سید قوام الدین مرعشی معروف به میر بزرگ در آمده بودند که تعالیم او آمیخته‏ای از اصول نبوی، فقه شیعه دوازده امامی و آیین فتوت بود و به این ترتیب یکرنگی و اتحاد فرزندان سید قوام الدین، زمینه‏ساز دولتی بر اساس قسط و برابری و در جهت بسط عدالت اجتماعی و برداشتن ظلم و ستم و آثار بی‏عدالتی بود که عمر این حکومت چندان دوام نیاورد و مانند دیگر حکومتهای کوچک و بزرگ آن زمان گرفتار یورش امیر تیمور گردید.در آستانه تأسیس دولت مرعشیان در مازندران که شرایط خاص و اوضاع درهم ریخته منطقه، شکل گیری چنین نهضتی را پذیرا بود، سه خاندان مهم؛ آل‌باوند، کیائیان جلالی و کیائیان چلاوی بر مازندران حکومت می‏کردند که هر کدام بخشی از این ولایت را تحت نفوذ و اختیار خود داشتند(البته این سلسله‌های مذکور در شرق و میان مازندران بودندو غرب مازندران حکومت های دیگری داشت).
زمانی که کیا افراسیاب چلاوی از سوی مخالفان خود در آستانه سقوط قرار گرفت، دست ارادت و توبه به سوی سید قوام الدین دراز کرد و مرید او شد، اما پس از مدتی توبه خود را شکست و به فسق و جور و عصیان مشغول شد.از این واقعه به بعد مازندرانی‏ها اطاعت و پیوری سید قوام الدین را گردن نهادند. این اتفاق راه رسیدن سید قوام الدین به فرمانروایی مازندران را آسان کرد و او پس از کسب پیروزی، اداره این منطقه را به فرزندان خویش واگذار کرد و به این ترتیب سید کمال الدین زمام امور را به دست گرفت و به تدریج نفوذ سیاسی خود را در مازندران گسترش داد.مرعشیان نتوانستند تیمور را از حمله به مازندران باز دارند و به هر حال در نبردی سخت تسلیم شدند.پس از مرگ تیمور در زمان شاهرخ برای مدتی سادات مرعشی مجددا در مازندران حکم راندند، اما نتوانستند حکومتی نیرومند بر پا دارند.اگر چه مرعشیان با یکدلی و خوی جوانمردی تمامی مازندران را در اختیار خود گرفتند و در آغاز مبارزه با تجمل و دنیا گرایی، سبب موفقیت آنان شد، اما حملات بی‏امان تیمور و سرانجام مال‏اندوزی و انباشتن ثروت برخی از حکمرانان این سلسله باعث دور شدن مردم از آنان و در نهایت فروپاشی مرعشیان گردید.

تیرماِ سیزده ِشو(شب 13تیرماه)

تير ما ، ماه چهارم از ماهاي باستاني تبري برابر با آبان ماه هجري شمسي مي باشد «تير ما  ماه چهارم از ماه‌هاي باستاني تبري، در اين ماه، جو، گندم، وعدس و ديگر چيزها تقسيم كنند».

شیخ طبرسی

امین الدین ابوعلی فضل یا امین الاسلام مولف بزرگوار تفسر گرانقدر «مجمع البیان» فقیه و محدث ایرانی. پدرش حسن طبرسی و فرزندش ارضی الدین ابونصر حسن، صاحب کتاب «مکارم الاخلاق» و نوه او، ابوالفضل علی بن حسن، صاحب کتاب «مشکات الانوار». سلسله خاندان و خویشاوندان او همه از بزرگان علم و اهل فضل و کمال بودند. این دانشمند بزرگ شیعه، در قرن 6 هجری زندگی می کرد و بعضی تولد او را رسما 468 یا 469 ق گفته اند. اکثرأ او را منسوب به طبرستان (مازندران) می دانند (نزهة القلوب، حمداله مستوفی ص 68).

شیخ فضل‌الله نوری

شيخ فضل‌الله پس از انجام تحصيلات مقدماتي و سطح عازم عراق شد و در محضر بزرگاني چون آيت‌الله ميرزاحسن شيرازي و آيت‌الله حبيب ‌الله رشتي به فرا گرفتن علوم اسلامي پرداخت. پس از مراجعت از عتبات به ايران نفوذ و مرجعيت تام پيدا كرد، مقام علمي والاي او را حتي مخالفان و متنفذان سياسي منكر نشده و او را در مدارج علمي برتر از ديگران دانسته‌اند. وي علاوه بر دانش كلان از فهم و درك عميق سياسي بهره‌مند بوده و فعاليتهاي سياسي و اجتماعي فراواني داشته، از جمله در واقعه تحريم تنباكو در كنار ميرزاحسن آشتياني قرار گرفت و از پرچمداران اين نهضت شد.

روجا

عکسی از علی اسفندیاری در بین گوسفندان و رفیقانش
کسی نمی داند قدیمی ترین آوازی که نیمای بزرگ شنید، کی و کجا بود. آیا اول بار آن را در نوای مشرقی با زخمه ای که پدر بر سه تار می نواخت شنید یا در لالایی مادرش نوشیده است. اما به جرات می توان گفت که نیما پیش از آنکه به مصرعی از شعر فارسی اندیشه کرده باشد، ذهنش پر از آواز بومی برزگران و چوپانانی بود که در کنار گوسفندان، عاشقانه های خود را در امیری و کتولی بیدار می کردند.