سلطان العماء ، علاالدين حسين بن رفيع الدين محمد بن شجاع الدين محمود الحسيني آملي (مشهور به خليفه سلطان از اولاد مير قوام الدين مرعشي)،در سال1000هجري در اصفهان متولد شد. بخشي از تحصيلات خود را نزد پدرش ميرزا رفيع الدين که از علما ودانشمندان آن عصر بود آموخت،هم چنين سالها درمحضرحاج ملا محمود اصفهاني و به ويژه مير داماد و شيخ بهايي به تحصيل علوم معقول و منقول پرداخت،وي در خدمت شيخ بهايي هم درس ملا خليل قزويني بود. ايشان پس از سالها بهرهمندي از مکتب بزرگان اصفهان به درجهي اجتهاد رسيد و در زمرهي علماي طراز اول آن عصر اصفهان بود. پدرش در سلطنت شاه عباس اول(1042-1034) مدت دو سال مقام صدرات داشته و به دليل انتساب با خاندان صفوي فرزندش خليفه سلطان با يکي از دختران شاهعباس به نام آغابيگم ازدواج کرد. محصول اين ازدواج فرزنداني بود که همگي از فضلاء و دانشمندان عصرخود بودند. سلطان العما در سال 1033 هجري به وزارت رسيد،از اين رو پدر و پسردر يک خانه جلوس مي کردند و به امور مملکت رسيدگي مي کردند.وي تا سال 1024 در اين سمت باقي ماند.در عهد شاه صفي زماني که شاه دستور داد تا شاهزادگان صفوي و منسوبين دربار را کور کنند،عده اي از فرزندان وي نيز در زمره ي مغضويين بودند و ازنعمت بينايي محروم شدند.خودش نيز به قم تبعيد شده است،وي در تبعيد اين فرصت را يافت تا به تدريس و مطالعات و نشر تحقيقات خود بپردازد.شاه صفي پس از مدتي وي را به اصفهان فرا خواند.وي پس از مدتي اقامت در اصفهان به عزم خانه ي خدا به بيت الله الحرام سفر کرد و در اين مدت شاه صفي از دار دنيا رفت و شاه عباس ثاني به جاي وي نشست. شاه عباس ثاني پس از قتل ميرزا تقي اعتماد الدوله در سال 1055 شمسي خليفه سلطان را به وزارت اعظم منصوب کرد.وي که مدت هشت سال و شش ماه در اين سمت باقي بود.نويسنده ي روضات الجنات گرچه از وي تجليل کرده،ولي نسبت به دخالت وي در امور حکومت انتقاد کرده است،معتقد بود که يک فرد فاضل و دانشمند در کار تدريس و تحقيق و تاليف و تربيت شاگردان عالم رضايت خاطر بيشتري خواهد داشت تا اين که در سمت هاي دولتي نزد حکام مستبد شخصيت خود را بشکند.
سلطان العلما چهار پسر داشت که عموتا اهل فضل و دانش و تقوا بودند و جملگي به درجه اجتهاد رسيدند. يکي از فرزندان به نام ميرزا ابراهيم از افاضل زمان خود بود و در فقه،اصول،تفسير،کلام،حديث و رجال در حد کمال بود.آورده اند که ميرزا ابراهيم به همراه شاهزادگان صفوي به دستور شاه صفوي کور گرديد و يا از کودکي از بينايي محروم شد، ولي با وجود محروم بودن از بينايي توانسته است با طي کردن مدارج علمي از علماي به نام عصر خود باشد،وي حاشيه بر شرح لمعه و حاشيه برمدارک و حواشي بسياري بر اکثر کتب فقه و اصول نوشته است،وي در سال 1098 هجري در سن شصت سالگي دار فاني را وداع گفت.
سلطان العلما اواخر دوران وزارت خود را در بهشهر مازندران(اشرف)گذراند.وي در مدت کوتاهي که شاه عباس پس از فتح قندهار به اشرف سفر کرد،بيمار شد و دار فاني را وداع گفت،تاريخ وفاتش برابر 1064 هجري بود پيکرش را در نجف اشرف به خاک سپردند.صائب تبريزي قصيده ي بلندي در رثاي وي سرود که مطلع آن"آه از دستور عالم واي از سلطان علم" که به حروف ابجد عدد 1064 برابر سال روز در گذشت وي مي باشد.
تاليفات:
آثار باقي مانده سلطان العلما در فقه،تفسير،اصول و کلام مبين احاطه ي وي بر دانش حوزوي است.
۶ نظر:
درود,
می خواهم نگر شما را پیرامون خط کنونی ایرانیان بدانم. این درست است که برخی می گویند ریشه این خط در واقع به خط پهلوی باز می گردد؟ و استدلالشان نیز چنین است که تازیان را از الفبا و خط آگاهی نبوده است. ولی آنچه مرا مردد کرده، تازیان یمن، پالمیرا، پترا و حیره است که در آن زمان متمدن تر از دیگر تازیان بوده اند. به هر روی مرا از نظرتان آگاه کنید.
با سپاس
جاوید ایران!
درود ؛
به مناسبت روز جهانی کوروش بزرگ دست به نوشتار مقالهای یازیدهام. هرچند که درونمایهی نوشتار ممکن است در ستیزی آشکار با باورهای برخی از دوستان باشد، ولی به هر روی دوستان گرامی را به خواندن آن فرا میخوانم و امید آن دارم که دیدگاه خویش را نیاز بیان دارند تا بلکه منجر به گفتمانی سودمند شود.
با سپاس
جاوید ایران!
http://www.gyansepar.blogspot.com/
نابود باد کشوره ایران
به امید ایجاد یک کشوره مستقل تورک، مازندرانی، کورد و عرب و بلوچ
گور پدر ایران و ایران دوست
درود و صد درود بر تپور، گیل، ترک، لر، کرد، بلوچ، سمنانی، عرب و من جمله ایران نشینان بی دفاع
مرگ بر حکومت داران زورگو و دشمنان حقوق فرزندان ما
نفرینشان باد
ba salam lotfan eshtebahe khod ra tashih konid khodetun migidi amoli baed esfahan dg chie ishon motevaled amol hastan amoli merccy tashih konid
ba salam lotfan eshtebahe khod ra tashih konid khodetun migidi amoli baed esfahan dg chie ishon motevaled amol hastan amoli merccy tashih konid
ارسال یک نظر