هنگامی که پیروز یکم، یکی از شاهان ساسانی، کشته شد، سه فرزند او با نامهای بلاش جاماسب و قباد بر سر تخت شاهنشاهی نزاع نمودند که قباد با کمک ارتشی بیگانه با نام هیتالیان به حکومت رسید و جاماسب به ارمنستان گریخت. در همانجا کاخی بنا کرد و متاهل شد. و صاحب دو فرزند به نامهای بهواط (وی نیای خاقانان شروین است) و نرسی شد. نرسی هم فرزندان بسیاری داشت، که در بحث ما جای نمیگیرد، یکی از این فرزندان که مال و ممالک نرسی به او رسید فیروز نام داشت که به گیلان رهسپار شد و گیلکها را فرمانبردار خود ساخت. همچنین فیروز پدر شخصی به نام گیلانشاه بود.
چون گیلانشاه به جای پدر نشست فرزندی آورد که نام آن را گیل گیلانشاه (گاوباره و گاوبره نیز نامیده میشود.) نامیدند. در ۶۴۲میلادی مصادف با ۲۲هجری گیلانشاه بن فیروز درگذشت و رهبری سپاه گیل و دیلم به گیلگیلانشاه رسید و اخترشماران همگی بر این رای دادند که گیلگیلانشاه به حکومت تبرستان نیز خواهد رسید. گیلگیلانشاه کلاهی از سر گاوی ساخت، سپس با گاوی که بارش روی آن بود، به سوی کاخ شاهان تبری رفت و با آنان به صحبت پرداخت و به خدمت آذر ولاش، که شاه قسمت اعظمی از طبرستان بود، درآمد. و چون در جنگ چیره بود آوازهاش در بین اهالی تبرستان پیچید. در این هنگام از ولاش اجازه گرفت تا خانواده و اقوامش را از دیلمستان به نزد وی آورد. ولاش رخصت این کار به او داد، گیلگیلانشاه به گیلان و دیلمان رفت و چند سال بعد در زمان پادشاهی یزدگرد سوم ساسانی با لشکری از گیلکی و دیلمی به سوی خاک طبرستان عظیمت کرد. وقتی ولاش از موضوع آگاه شد این خبر را به گوش یزدگرد رسانید، یزدگرد هم پس از این که فهمید گیلگیلانشاه از خاندان جاماسب بن پیروز است به ولاش نامهای نوشت و گفت :«ما را با خاندان ساسانی نزاعی نیست و به تو(ولاش) دستور میدهیم که ولایت طبرستان را تسلیم گیلگیلانشاه بکنی.»
به این طریق ولاش سرزمین رویان را به گیلگیلانشاه تسلیم کرد، گیلگیلانشاه نیز برای تشکر از یزدگرد هدایای بسیاری به وی ارزانی داشت. مدتی به همین صورت گذشت تا اینکه آذرولاش در سال ۶۶۶ میلادی مطابق با ۴۶هجری قمری به هلاکت رسید و مملکتش که از آمل تا گرگان ادامه داشت همگی به گیلگیلانشاه رسید. گاوباره در طی حکومتش که همدوره با عمر بن خطاب تا یزید بن معاویه میشد، با اینکه اعراب حملات بسیاری داشتند، هیچگاه شکست نخورد و با پیروزی بر اعراب مانع از رسیدن آنان به مُلک طبرستان شد. سرانجام گاوباره(گیلگیلانشاه) در ۶۸۱ میلادی درگذشت. و دو فرزندش دابویه و پادوسبان بر سر حکومت نزاع کردند. سپس مرزهای پدر را دو قسمت نمودند و به این ترتیب دابویه در گیلان و پادوسبان در رویان حکومت نمودند. گویند دابویه که برادر بزرگتر بود، بدخلق و عصبی بود ولی پادوسبان خوشرفتار و مهربان بود بر این اساس مردم و درباریان بیشتر به سمت پادوسبان کشیده شدند. پادوسبانیان و دابویگان دو سلسله هستند که پس از مرگ گاوبره در مازندران و گیلان ظاهر شدند.
۱ نظر:
اگر منابعی که از آنها استفاده کرده ای را ذکر کنی اعتبار علمی نوشته هایت بیشتر می شود.
تنها ارتباط ما با تاریخ پیشینیان مان از طریق منابع مکتوبی است که به دست ما رسیده است.
بنابراین ذکر منبع در مقالات تاریخی نشان دهنده اعتبار آن است.
من در تاریخ طبرستان مرعشی خواندم که اجداد گیلانشاه در سقلاب بودند.
سقلاب عده ای روسیه و عده ای بلغارستان می دانند.
شما نوسته ای که آنها در ارمنستان بودند.
منبع سما چیست؟
اگر اطلاعاتی راجع سقلاب داری بنویس تا استفاده کنیم.
ارسال یک نظر