مازیار از شاهزادگان جنوب شرقی طبرستان بود. وی در خاندانی سلطنتی به نام قارنوندیان متولد شد. پدربزرگ وی «وندادهرمز» نیز در دوران پادشاهی خود قیامی ضدعربی را تدارک دادهبود ولی قارن دوم «پدر مازیار بود و فرزند وندادهرمز» رابطه خویش با مامون عباسی را سیقل داد و در نزد او محبوب گشت ولی عمر درازی نداشت و مدت کوتاهی حکومت نمود.
پس از مرگ قارن حکومت میبایست به مازیار ، که فرزند نخست بود میرسید ، ولی برادر قارن با مازیار مخالفت نمود و قدرت را بدست گرفت. مازیار که نمیخواست حکومت را از دست دهد ، نزد مامون رفت و در آنجا اعلام کرد که مسلمان گشتهاست سپس مامون نام محمد را برای او برگزید. مامون مازیار (که محمد نامیده شده بود) را ، مامور اداره سرازمین کوهستانی طبرستان کرد و شخصی به نام موسی بن حفص را والی دشتهای طبرستان گرداند.
مازیار و دستگاه عباسی
مازیار به عنوان عامل خلیفه و به عنوان یک والی مسلمان و یک نماینده خلیفه به طبرستان بازگشت و مخالفانش و اقوام مخالفش را از بین برد. وی خود را گیلگیلانشاه ، اسپهبد ِاسپهبدان و پَتشخوارگر شاه نامید.
همینکه بابک خرمدین درآذربایجان ظهور کرد، مازیار با وی مکاتبه را مفتوح ساخت و او را ترغیب میکرد. از طرف دیگر خلیفه به مازیار دستور داده بود که خراج طبرستان را نزد عبدالله بن طاهر به خراسان به دار الخلافه ارسال دارد. و ظاهراً عبدالله بن طاهر از اینکه مازیار را سپهبد خراسان میخواندند خشمگین و شاکی بودهاست .
قلمرو مازیار
مازیار در مدت حکومتش قلمرو خود را گسترش داد و شاپور (پادشاه سلسله باوندیان) را به قتل رساند و فریم و ساری را تصرف کرد.
چهار سال پس از کشته شدن شاپور ، موسی بن حفص وفات یافت و فرزندش ،محمد، به فرمانروایی دشتهای طبرستان رسید. ولی مازیار وی را به عنوان حاکم آن نواحی قبول نداشت و بنابرین به مناطق جلگهای طبرستان تجاوز نمود. وی به شاهان باوندی دستور داد که به او خراج دهند اما آنها چنین کاری را مقبول نداشتند و شکایت خویش را نزد مامون رساندند و گفتند که مازیار با آنان بد رفتاری کرده است. مامون نیز مازیار را احضار کرد ولی مازیار گفت که نمیتواند به بغداد رود زیرا کارهایی بسیاری دارد و وقت سفر به بغداد را ندارد سپس قاضی و قضات آمل و رویان را روانه بغداد کرد.
پس از مدتی مامون فهمید که مازیار در طبرستان نسبت به مسلمانان ظالم است و ایشان را قتل عام میکند و هنوز آیین زرتشتی را میپیماید.
اندکی بعد مسلمانان رویان و آمل علیه مازیار قیام نمودند و خلیل بن ونداد سپان که پسرعموی پدر مازیار بود را به عنوان رهبر این قیام معرفی نمودند. سپس مازیار به همراه برادرش کوهیار به آمل لشکرکشی کرد و مسلمانان بسیاری را به قتل رسانید.
مازیار پس از فتح آمل حاکم بلامنازع آن دیار گشت و همهی دشمنان را ناکام گذاشت. بعد از آن تصمیم به ساخت استحکامات و دژ و برج و باروی بسیار کرد و دژهای بسیاری را در این دیار برجای گذاشت که هنوز هم در سراسر مازندران و گلستان به چشم میخورد.
مرگ
مازیار در زمان حکومت معتصم بالله (برادر مامون) شخصی به نام سرخاستان را مامور کرد تا همه مسلمانان شهر ساری را دستگر و قتل عام نماید وی قصد داشت تا همه مسلمانان را بکشد و کیش زرتشت و مزدک را به دیار طبرستان باز بگرداند.
در این زمان معتصم شخصی به نام حسن بن مصعب را مامور حمله به قلمرو مازیار کرد. از آن سو سرخاستان دیوار سرخ گرگان (دومین دیوار طولانی جهان که از تمیشه تا درون دریا ادمه داشت) را تعمیر کرد و بر روی آن برجکهای نگهبانی ساخت و در جلوی آنها خندق کند تا سپاهیان خلیفه توان گذشتن از دیوار را نداشته باشند. ولی سربازان خیانت کرده و اجازه ورود به حسن بن مصعب دادند.
مازیار در این زمان در خانه برادرش کوهیار در هرمزآباد بود و بنابر سفارشات افشین تصمیم به جنگ و با عباسیان داشت. در این هنگام شخصی به نام حسن بن حسین از سپاهیان حسن بن مصعب جدا گشت و به هرمزآباد رسید. کوهیار که در طمع قلمرو برادر بود ، مازیار را تسلیم اعراب کرد و باعث نابودی سلسله قارنوندیان گشت.
حسن بن حسین وی را به بغداد (برخی گویند سامراء) برد. همان جا به دستور معتصم چهارصد و پنجاه تازیانه زدند و همینکه دست از او باز داشتند آب طلب کرد، بنوشید و در 3ژوئیه 839میلادی جان سپرد. جسد اورا در کنیسه بابک بر داری که پهلوی چوبهٔ دار بابک و جثهٔ یاطس رومی به دار آویختند.
منابع
- Rekaya, M. «Ḳārinids.» Encyclopaedia of Islam. Edited by: P. Bearman , Th. Bianquis , C.E. Bosworth , E. van Donzel and W.P. Heinrichs. Brill, 2008. Brill Online. UNIVERSITEITSBIBLIOTHEEK LEIDEN. 25 April 2008
- هدایت، صادق، مازیار، تهران: سازمان انتشارات جاویدان، ۱۳۱۲.
- دانشنامه رشد
/ جمع آوری: محک /
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر